انقلاب ایران و‌ تمدن‌سازی نوین اسلامی

پخش ویدیو

عنوان :انقلاب ایران و‌ تمدن‌سازی نوین اسلامی

مدت : 20:24

در زمينه مهدویت ممکن است در ذهن برخی این سؤال ایجاد شود که چه ارتباطی ميان انقلاب اسلامی و این موضوع وجود دارد و نقش مردم ایران دربارۀ زمينه سازی ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف چيست؟ آیا تطبيق برخی روایات با انقلاب اسلامی کار درستی است؟ با این وجود تکليف برخی مسئولين خائن چه می‌شود؟ و اگر انقلاب اسلامی زمينه‌ساز ظهور است وظيفه ما در راه تقویت و رسيدن به اهداف انقلاب چيست؟ اگر وصال یوسف برای ما شيرین است قطعاً بوی پيراهن آن هم باید برای ما حيات بخش باشد …
ان‌شاءالله با توجه به آیات قرآن و احادیث اهل بيت عليهم‌السلام این موضوع را بررسی می‌کنيم. در آیه 54 سوره مائده آمده است: «ای اهل ایمان! هر کس از شما از دینش برگردد، خدا در آیندۀ دور گروهی را می‌آورد که آنان را دوست دارد و آنان هم خدا را دوست دارند، در برابر مؤمنان فروتن هستند و در برابر کافران سرسخت و قدرتمند، همواره در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هيچ سرزنش کننده‌ای نمی‌ترسند. مردم زمان پيامبر اکرم درمورد مصداق این آیه از حضرت سؤال کردند، حضرت در حالی که دست به شانه سلمان فارسی می‌زدند، فرمودند: «این مرد و هموطنان او هستند و سپس فرمود: اگر دین به ثریا آویخته باشد، هر آینه مردانی از فارس به آن دست می‌یابند‌.» (تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۱؛ مجمع البيان، ج۳، ص۳۲۱؛ التفسیرالکبیر، ج۱۲، ص۳۷۸)
آیه دیگری که در شأن ملت ایران نازل شده، آیه 38 سوره محمد است که در آن آمده است: «و اگر روی بگردانيد، به جای شما گروه دیگری را می‌آورد که مانند شما نخواهند بود.» درباره مصداق این آیه هم وقتی اصحاب از پيامبر اکرم سؤال کردند آنها چه کسانی هستند؟ پيامبر دست مبارکشان را بر شانه سلمان فارسی قرار دادند و فرمودند: «این مرد و هموطنان او، قسم به کسی که جانم در دست اوست، اگر ایمان به ثریا آویخته باشد، مردانی از فارس به آن دست می‌یابند.» (بحارالانوار، ج۲۲، ص۵۲؛ الکشاف ج۴، ص۳۳۱) همچنين تعبيری شبيه همين روایت درباره آیه سوم سوره جمعه از پيامبر نقل شده است. (مسند احمد بن حنبل، ج۱۵، ص۲۳۷)
از آیات دیگری که در شأن ملت ایران نازل شده است، آیه 198 و 199 سوره شعراء می‌باشد که امام صادق عليه‌السلام دربارۀ آن فرموده است: «اگر قرآن بر عجم نازل می‌شد، عرب بدان ایمان نمی‌آورد؛ درحالی که بر عرب نازل شد و عجم بدان ایمان آورد و این، فضيلت عجم است.»(تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۶۵؛ تفسیر القمی، ج۲، ص۱۲۴؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۷۳) پنجمين آیه‌ای که درباره ایرانيان نازل شده است آیه 133 سوره نساء می‌باشد، خداوند متعال می‌فرماید: «ای مردم! اگر خدا بخواهد همه شما را از ميان برمی‌دارد و گروه دیگری را می‌آورد و خدا همواره بر این کار تواناست.»(القرطبی، ج۵، ص۴۰۹؛ تفسیر الصافی، ج۱، ص۵۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۱۰) علامه طباطبایی درباره این آیه می‌فرماید: این آیه شریفه، ناظر به تبدیل مردم است؛ تبدیل مردم بى‌تقوا به مردم باتقوا.(ترجمه المیزان، ج۵، ص۱۶۸) روایتى هم که بيضاوى در تفسير خود نقل کرده، مؤید این معنا است. در آن روایت آمده: وقتى این آیه شریفه بر رسول خدا نازل شد، دست مبارک خود را به پشت سلمان فارسى زد و فرمود: آن قومى که مى‌آیند و در قبول اسلام و دعوت حق تعالى از شما اعراب پيشى مى‌گيرند، قوم این مردند. در سایر منابع اهل سنت هم این روایت نقل شده است.
خداوند متعال در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «اگر این قوم کافر شوند، قوم دیگری را بر آن گمارده‌ایم که انکارش نمی‌کنند. (الانعام۶/۸۹) مرحوم مجلسی دربارۀ این آیه می‌گویند: علما کلمه قوم را در آیه، به شيعيان و اولاد عجم تفسير کرده‌اند. (سفينة البحار، ج۶، ص۱۶۷) تفاسير اهل سنت نيز از قول مفسر بزرگ «مجاهد» نقل کرده‌اند که گفت: «آنان فارس هستند.» (الکشاف، ج2، ص۴۳)
در آیه دیگری از قرآن کریم آمده است: «اگر به جنگ بسيج نشوید، خدا شما را به شکنجه‌ای دردناک عذاب می‌کند و قوم دیگری را به جای شما برمی‌گزیند و به خدا نيز زیانی نمی‌رسانيد که بر هر کاری تواناست.» (التوبه۹/۳۹) در مجمع‌البيان نقل شده که منظور این آیه مردم فارس می‌باشد. (مجمع‌البيان فی تفسير القرآن، ج5، ص۵۶) همچنين در ایه 5 سوره اسراء خطاب به بنی اسرایيل آمده است: «پس چون وقت انتقام اول فرا رسد، بندگان جنگجو و نيرومند خود را بر شما برانگيزیم.» وقتی درباره این آیه از امام باقر عليه‌السلام پرسيدند، ایشان فرمودند: «به خدا سوگند اینها اهل قم هستند.» (بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶) امام صادق عليه‌السلام نيز در همين باره فرموده‌اند: «سوگند به خدا آنها اهل قم هستند.» (بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۶)
از مجموع آیاتی که در آنها به ایرانيان اشاره شده است، به این نتيجه می‌رسيم که مردم ایران جایگاه ویژه‌ای در نزد خداوند و اهل بيت دارند. حال برخی از احادیثی که دربارۀ این موضوع می‌باشد را بررسی می‌کنيم. امام علی عليه‌السلام درباره ایرانی‌ها به جمعی از اعراب فرمود: «دنيا به پایان نمی‌رسد تا آنان برای بازگرداندن شما به دین اسلام، با شما به نبرد برمی‌خيزند؛ چنان که شما برای اسلام آوردن در ميان‌شان شمشير کشيدید.» (قرب الاسناد، ج۱، ص۱۱۰) پيامبر اکرم هم دراین باره فرموده‌اند: «بزرگترین سهم را در اسلام، مردم فارس دارند.» (کنزالعمال، ج۱۲، ص۹۰؛ تاریخ اصبهان، ج۱، ص۲۳) از امام صادق عليه‌السلام هم نقل شده است: «علم و دانش در شهرى به نام قم آشکار خواهد شد. این شهر معدن دانش و فضيلت خواهد شد تا آنجا که بر روى کرۀ زمين کسى نمى‌ماند که در دین ضعيف باشد، حتّى زنان پرده نشين و این امر نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد. خداوند قم و مردم آن را قائم مقام حضرت حجّت قرار مى‌دهد.» (بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۳) همچنين امام صادق عليه‌السلام فرموده‌اند: «قم را به این جهت قم ناميده‌اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمد اجتماع نموده و همراه او قيام می‌کنند.» (بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۱۶) نکته‌ای که باید به آن توجه شود، این است که نباید این‌طور تصور شود که این خصوصيات، فقط در مردم ایران است، درست است که خاستگاه انقلاب اسلامی، کشور ایران بوده اما به برکت انقلاب اسلامی، ده‌ها ميليون نفر از مردم کشورهای اسلامی، دارای همين ویژگی‌های الهی و متعالی شده‌اند. در حقيقت، ایرانی بودن و قمی بودن، صرفاً یک امر جغرافيایی نيست؛ بلکه یک امر روحی و معنوی است. وقتی زمان امام صادق عليه‌السلام عده‌اى از بزرگان شهر رى خدمت ایشان رسيدند، عرض کردند: از اهالى رى هستيم. حضرت فرمود: خوش آمدید برادران قمى ما! دوباره عرض کردند: ما از اهالى رى هستيم. امام نيز همان فرمایش را تکرار کرد. (بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶) از نظر حضرت، هر کسی در هر جای عالم، امام خویش را بشناسد و به اهل بيت و آرمان‌های ایشان ایمان داشته باشد، قمی است. امام کاظم عليه‌السلام هم درباره اهل قم فرموده‌اند: «آنان برگزیدگان شيعيان ما از ميان دیگر شهرها هستند.» (بحارالانوارج۵۷، ص۲۱۶) همچنين مدعى نيستيم که همه ایرانيان نسبت به اسلام، مخلص و صميمى بوده‌اند آن چه ما مدعى هستيم، این است که اکثریت قریب به اتفاق ایرانيان، انگيزه‌اى جز خدمت به اسلام نداشته‌اند. آیا می‌توان گفت همه ایرانی‌ها لایق مقام شریف قمی بودن هستند؟ آیا علمای فاسدی که از رژیم پهلوی پشتيبانی می‌کردند لياقت عنوان قمی بودن را داشتند؟! آیا مراجع ساختگی و دست پروردگان انگليس، آمریکا و اسرائيل که در لباس مقدس روحانيت، چهل سال، عليه انقلاب اسلامی و رهبران آن فعاليت کردند، قمی هستند؟ در ادامه باقی روایاتی که در این زمينه آمده است را بررسی می‌کنيم.
از پيامبر نقل شده است: «خداوند متعال، دو گروه را برگزیده است: قریش که برگزیدگان خدا هستند در ميان عرب و مردم فارس (ایرانيان) که برگزیدگان خدا هستند در ميان عجم.» (کنزالعمال، ج12، ص 92) همچنين از ایشان نقل شده است: «مردمی از مشرق قیام می‌کنند و زمینه حکومت مهدی را فراهم می‌آورند.»(شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهارعلیهم السلام، ج۳، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۵) همچنين وجود مقدس امام کاظم عليه‌السلام فرموده‌اند: «مردی از اهل قم، مردم را به حق فرامی‌خواند. گروهی به استواری پاره‌های آهن، گرد او را می‌گيرند. طوفان‌های شدید آن‌ها را نمی‌لغزاند و از نبرد خسته نمی‌شوند و هراسان نمی‌گردند و بر خدا توکل می‌کنند و عاقبت، از آن پرهيزگاران است.» (بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶) امام باقر عليه‌السلام هم فرموده‌اند: «گویا گروهی را می‌بينم که از مشرق خروج کرده‌اند و حق را طلب می‌کنند که به آنها داده نمی‌شود و دوباره طلب می‌کنند باز هم به آنها داده نمی‌شود، وقتی وضع را چنين دیدند سلاح خود را بر دوش نهاده، آن‌گاه حق آنان را می‌دهند؛ ولی آنان نمی‌پذیرند تا این که قيام کنند و آن را به کسى نمی‌دهند مگر به صاحب شما، کشته‌های آنها شهيدند، بدانيد که اگر من آن زمان را درك می‌کردم خود را برای صاحب این امر حفظ می‌کردم.» ( غیبت نعمانی، ج۱، ص۲۷۳)
با توجه به مجموع روایات که ذکر شد قيامی که قبل از ظهور صورت می‌گيرد دارای چهار ویژگی است: ۱- خيزش و هسته قيام از شرق و شهر قم ۲- نهضتی بزرگ و اجتماعی با تاثيرگذاری در سطح جهانی ۳- نقش‌آفرینی در زمينه سازی ظهور به طور گسترده ۴- دعوت به سوی حق
اگر چه از زمان شروع غيبت کبری در سطح جهان و ایران خيزش‌ها و قيام‌های کوچک و بزرگی صورت گرفته اما هيچ کدام به جز انقلاب اسلامی این چهار ویژگی که ذکر شده را ندارند؛ همچنين مقایسه روایات نشانه‌های ظهور با آنچه بر سر مردم جهان می‌گذرد نشان می‌دهد در هيچ دوره‌ای به اندازۀ حالا بين نشانه‌های ظهور و مصادیق موجود هماهنگی و تطبيق صحيح و قطعی وجود نداشته است. پس از غيبت حضرت مهدی در هيچ دورانی به اندازه دوران انقلاب اسلامی شرایط برای رسيدن تودۀ مردم به بالاترین مقام انسانی یعنی مقام منتظر، مهيا نبوده و نيست. انقلاب اسلامی فرصتی بی‌نظير و بی‌نهایت را برای یاری امام زمان (عج) فراهم ساخت. یاری امام زمان (عج) یعنی برطرف کردن موانع ظهور ایشان؛ به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی صحنه‌ای به گستردگی جهان ایجاد کرد تا همه مردم بتوانند در حزب خداوند و اهل بيت ثبت نام کنند و به یاری دین خداوند و امام‌شان بپردازند.
دو برخورد غير منطقی که نسبت به روایات ظهور می‌شود این است که برخی به طور ناصحيح و با تشخيص اشتباه برخی حوادث را با روایات تطبيق می‌دهند و یا اینکه برعکس برخی می‌گویند، کلاً سمت این روایات نباید رفت … در این صورت هدف این سخنان از ائمه چه بوده است؟ پيامبر اکرم در انتهای فرمایشی دیگر درباره قيام مردم مشرق برای زمينه‌سازی ظهور فرموده‌اند: «هر یک از شما یا بازماندگان شما این مردمان را درک کند، به آنها بپيوندد؛ حتی اگر برای پيوستن به آنها لازم باشد که روی برف بخزد؛ زیرا آن پرچم‌ها، پرچم‌های هدایت است.» (دلائل الامامه، ج۱، ص۴۴۶) قطعاً یکی از اهداف ائمه برای مطرح کردن این روایات، این بوده که مردم خود را در این زمان به جریان حق ملحق کنند. در حالی که حتی منبع برخی از این سخنان آن هم با جزئيات ، صحيفه فاطميه بوده است سند این موضوع فرمایشی از امام صادق عليه‌السلام است که درباره قيام شخصی از نوادگان امام حسن عليه‌السلام به یکی از اصحاب خود فرموده اند می‌دانی اندکی پيش چه مطالعه می‌کردم؟ عرض کردم: نه. فرمود: کتاب فاطمه را مطالعه می‌کردم. تمام سلاطینی که در زمين فرمانروایی می‌کنند، به نام خود و نام پدران‌شان در آن نوشته است و من برای فرزندان حسن چيزی در آن ندیدم؛ الکافي، )ط- بيروت(، ج 25 ،ص259 همچنين امام صادق عليه‌السلام درباره اهميت زمان شناس بودن فرموده‌اند: «کسی که به زمان خود آگاه باشد، لغزش‌ها بر او هجوم نمی‌برند.» (بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۰۶) پس با توجه به روایات ما باید بررسی کنيم که آیا در دوران نزدیک ظهور هستيم یا نه؟ وقتی امام باقر عليه‌السلام فرموده‌اند: اگر آن انقلاب را درک کنم، خود را برای صاحب زمان حفظ می‌کنم؛ یعنی فاصله زمانی بين وقوع انقلاب تا ظهور حضرت، به اندازۀ یک عمر طبيعی است؛ همچنين در این روایت چند مرحله‌ای بودن انقلاب مطرح شده است؛ درست همان‌گونه که در مراحل انقلاب اسلامی ایران، مردم یک بار در 15 خرداد 42 خواهان آزادی و استقلال شدند، ولی به آنان ندادند، باز در آستانۀ پيروزی انقلاب حق خود را مطالبه نمودند، باز هم به آنان ندادند و فریادشان را نشنيدند، اما آن‌گاه که دست به سلاح و تظاهرات ميليونی زدند و به خيابان‌ها ریختند و حکومت نظامی را شکستند، شاه مخلوع در تلویزیون ظاهر شد و به عذرخواهی افتاد و گفت: من صدای شما را شنيدم آن چه شما می‌خواهيد حق‌تان است و قول داد خواسته‌های مردم را عملی کند و اصلاحاتی در کشور انجام دهد، او با تغيير در دولت و آزادی زندانيان، خواست مردم را قانع کند، اما مردم قول‌ها و وعده‌های اصلاحی او را نپذیرفتند و با ادامۀ تظاهرات شاه را فراری دادند و با آمدن امام خمينی (ره) به ميهن اسلامی به حق خود رسيدند و قيام را تا پيروزی ادامه دادند.
حضرت رسول هم روزی در نزد اصحاب خود و امام علی عليه‌السلام فرموده‌اند در سمت راست خداوند عزوجل (و یا سمت راست عرش) قومی از ما بر منابری از نور هستند، صورت‌شان از نور و لباس‌شان نيز از نور است … آنها قومی هستند که در رابطه با روح الله به یکدیگر محبت می‌کنند نه به سبب خویشاوندی و نه به خاطر اموال و آنها شيعيان تو هستند و تو امام آنانی یا علی بحاراالنوار، ج 65 ، ص 139 آقای محمد دشتی نوشته است: «پس از پيروزی انقلاب اسلامی، یکی از اساتيد ما نقل می‌کرد که شهيد آیت الله صدوقی در ملاقاتی به خدمت امام خمينی گفت: آقا این روح الله که در حدیث وجود دارد، شما هستيد؟ زیرا امروز، تمام اقشار مردم به واسطه رهبری و دوستی شما متحد شدند؛ امام با لبخندی گذشت.
خود امام خمينی هم معمار انقلاب اسلامی با تمام وجود، انقلاب اسلامی را انقلاب مقدمه‌ساز ظهور می‌دانستند و بارها نيز بر این موضوع مهم و کليدی تأکيد فرمودند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نيست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت -ارواحنافداه- است.»(صحيفه امام، ج21، ص 327) همچنين در جایی دیگر فرموده‌اند: «تمام دستگاه‌هایى که الان به کار گرفته شده‌اند در کشور ما و اميدوارم که در سایر کشورها هم توسعه پيدا بکند باید توجه به این معنا داشته باشند که خودشان را مهيا کنند براى ملاقات حضرت مهدى، سلام‌الله‌علیه.»(صحيفه امام، ج۱۲، ص۴۸۳)
انقلاب اسلامی، فرصتی جهانی برای صدها ميليون انسان به وجود آورد تا خود را به مقام منتظر برسانند. اگر به دو رکن اصلی انتظار توجه کنيم، درک عظمت انقلاب اسلامی، کاری آسان خواهد بود: ۱ – شوق و بی‌تابی ۲- برطرف کردن موانع وصال بدون تردید، وجود مقدس امام زمان (عج) در هيچ دورانی از تاریخ غيبت، این همه مشتاق و فدایی نداشته و به این اندازه شناخته شده نبوده است و این، از برکات انقلاب اسلامی است. توجه داشته باشيد که تربيت این همه مشتاق و منتظر، خودبه خود به تحقق رکن دوم انتظار نيز کمک بسياری کرده است. جهان در هيچ زمانی به اندازه دوران پس از انقلاب، مهيای ظهور نبوده است. نبرد شکوهمند لشکریان امام زمان (عج) و رزمندگان ایران، عراق، افغانستان، پاکستان و لبنان با سپاهيان داعشی با پشتيبانی ابرقدرت‌های جهان و ارتجاع منطقه هم تجربه‌ای فوق‌العاده حيرت انگيز، شيرین و افتخارآفرین برای جهان اسلام بود. شکست لشکریان استکبار خود از معجزات انقلاب اسلامی است. آیا وجود مشکلات اقتصادی و یا ضعف و خيانـت بعضی از مسـئولين اجرایـی دليـل فـرار از صحنه‌هـای انقلاب و جـدا کـردن صـف خـود از انقـلاب اسـت؟ نکته مهم این است که خود موضوع غربال مردم و مسئولين خائن یکی از ضروریات فراهم آمدن شرایط ظهور و برطرف شدن موانع آن است. دولت کریمه‌ای که بعد ظهور تشکيل می‌شود شهری بی‌دروازه نيست که هر منافقی سد راه برکشيده شدن پایه‌های آن باشد. آنان که در جان‌شان هيچ تناسب و سنخيتی با حقيقت ناب این دولت کریمه ندارند از دور خارج خواهند شد. امام صادق عليه‌السلام در این باره فرموده‌اند: «امری را که شما به آن چشم دوخته‌اید، به وقوع نمی‌پيوندد تا آن کسی که شقی شود معلوم و کسی که سعادتمند است شناخته شود.» (غيبت نعمانی، ص۲۰۹) لذا جداسازی صفوف قبل از ظهور به نهایت خود می‌رسد و جریان نفاق باید برملا شود و این دریای زلال عصر ظهور است که همه لاشه‌ها و کثافت‌ها را از خود دور خواهد ساخت. همچنين امام صادق عليه‌السلام درباره دوران غيبت فرموده‌اند: «هر کس از شيعيان که طينت ناپاك دارد، از دین بيرون می‌رود، کسانی که وقتی ممکن است استخلاف و تمکين و امنيت منتشر در عهد قائم را احساس کنند، نفاق ورزند.» (کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص۳۵۶) یکی از دلایل رجعت و بازگشت مؤمنان حقيقی هم همين موضوع است و موانعی که در گذشته وجود داشته نباید باشد و پاکان عالم سمت‌های حکومتی را در نقاط مختلف زمين عهده دار خواهند شد.
در ضمن مگــر ایــن ضعف‌هـای اقتصادی و خيانت‌هــای خـواص و یــاران، در زمــان پيامبـر و اهـل بيـت وجود نداشت؟ وقتی که نزدیک‌تریـن یـاران پيامبـر و اميرالمؤمنين عليهم‌السلام این ‌گونـه بـه آنها و آرمان‌هایشان خيانـت می‌کننـد، خيانـت به بعضی از یـاران نزدیک امـام خمينـی و امـام خامنه‌ای و نيـز پيشکسـوتان انقلاب، هرگز عجيب و بعید نيست. آیا اجازه داریم به خاطر صورت‌های مقدس، ولایت و انقلاب را تضعيف کنيم؟ حتی درباره شرایط بعد ظهور هم امام صادق عليه‌السلام فرموده است: «هنگامی که قائم ما می‌آید مردم کتاب خدا را عليه او استفاده و تأویل می‌کنند و به وسيله قرآن به مبارزه و مجادله با او می‌پردازند.» (غیبت نعمانی، ج۱، ص۲۹۷) آیـا خيانت خـواص عذری بـرای ترک انقلابی بـودن و انقلابی‌ مانـدن اسـت؟ مگـر معيـار تصميـم و عمـل مـا محکمـات الهـی انقلاب اسلامی نيسـت؟ لذا هـر کسـی و هـر گروهـی می‌خواهـد کوتاهی‌هـا و تقصيرهـای گذشتۀ خـود را جبـران کنـد بایـد خـود را بـه خيمۀ امـام زمان یعنی انقـلاب اسلامی برسـاند . با وجــود روایـاتی که ذکر شد و سایر روایات وارده درباره انقلاب اسلامی، هيچکـس نمی‌توانـد در حقانيت انقلاب اسلامی و رهبری بی‌نظير آن در تحقـق اهـداف همــه انبيــا و ائمــه تردیــد نمایــد. دور نگـه داشـتن خـود و اطرافيـان از یـاری تمـام عيـار انقـلاب اسلامی، محـروم شـدن از فيـض عضویـت در حـزب خـدا و لشـکر پيـروز خداست. همانطــور کــه فرصـت ادای نمــاز واجـب صبح فقــط در بين الطلوعيــن اســت و پــس از طلـوع خورشـيد نمـاز قضـا می‌شـود، فرصـت پيوسـتن بـه لشـکر حضـرت نيـز در بيـن الطلوعيـن ظهـور یعنی انقلاب اسلامی ميسّـر اسـت.

دیدگاهتان را بنویسید